از پیش من برو که دل آزارم { شعر فروغ فرخزاد ♥ }

فروغ فرخزاد

شعر زیبا و عاشقانه از پیش من برو که دل آزارم از فروغ فرخزاد به صورت کامل تقدیم به شما عزیزان.

از پیش من برو که دل آزارم
ناپایدار و سست و گنه کارم

در کنج سینه یک دل دیوانه
در کنج دل هزار هوس دارم

قلب تو پاک و دامن من ناپاک
من شاهدم به خلوت بیگانه

تو از شراب بوسهٔ من مستی
من سرخوش از شرابم و پیمانه

چشمان من هزار زبان دارد
من ساقیم به محفل سرمستان

تا کی ز درد عشق سخن گویی
گر بوسه خواهی از لب من ، بستان

عشق تو همچو پرتو مهتابست
تابیده بی خبر به لجن زاری

باران رحمتی است که می بارد
بر سنگلاخ قلب گنهکاری

من ظلمت و تباهی جاویدم
تو آفتاب روشن امیدی

بر جانم ، ای فروغ سعادتبخش
دیر است این زمان ، که تو تابیدی

دیر آمدم و دامنم از کف رفت
دیر آمدی و غرق گنه گشتم

از تند باد ذلت و بدنامی
افسردم و چو شمع تبه گشتم

شاعر: فروغ فرخزاد

نام کتاب: اسیر

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

(ضروری)
(ضروری)

[esi sc name="customlatest" ttl="400"]