كنون كه راه پیش و پس ندارم غریب آشنا به داد من رس ز خود مرانم كه خسته جانم كبوتر دعا شدم از حسام الدین سراج
از عشق رويت ای صنم واله و مستم شبی پنهان بيا ای جان در خانه مهرت نما اين گدا مهمان از حسام الدین سراج