از چهرهٔ طبیعت افسونکار { شعر فروغ فرخزاد ♥ }

فروغ فرخزاد

شعر زیبا و عاشقانه از چهرهٔ طبیعت افسونکار از فروغ فرخزاد به صورت کامل تقدیم به شما عزیزان.

از چهرهٔ طبیعت افسونکار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را

تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه های حسرت و ماتم را

پاییز ، ای مسافر خاک آلوده
در دامنت چه چیز نهان داری

جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری ؟

جز غم چه می دهد به دل شاعر
سنگین غروب تیره و خاموشت ؟

جز سردی و ملال چه می بخشد
بر جان دردمند من آغوشت ؟

در دامن سکوت غم افزایت
اندوه خفته می دهد آزارم

آن آرزوی گمشده می رقصد
در پرده های مبهم پندارم

پاییز ، ای سرود خیال انگیز
پاییز ، ای ترانهٔ محنت بار

پاییز ، ای تبسّم افسرده
بر چهرهٔ طبیعت افسونکار

شاعر: فروغ فرخزاد

نام کتاب: اسیر

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

(ضروری)
(ضروری)

[esi sc name="customlatest" ttl="400"]