گلچین آهنگ های جدید اهنگ شاد اهنگ غمگین
دانلود اپرای موسی و شبان همای مستان بخش سوم mp3 2 صوتی و تصویری کامل

دانلود اپرای موسی و شبان همای مستان بخش سوم خدا را می شناسم از شما بهتر

دانلود اپرای موسی و شبان همای مستان با لینک مستقیم و کیفیت اورجینال به همراه متن ترانه ، توضیحات کامل و ویدیو (کلیپ تصویری کامل) در رسانه گندم موزیک

اینستاگرام پرواز همای : parvazhomay@

دانلود اهنگ موسی وشبان (بخش سوم) پرواز همای mp3 320k و 128k

+دانلود موزیک ویدیو موسی وشبان (بخش اول) پرواز همای 360 480 720 1080

اپرای موسی و شبان در سال 2013 میلادی توسط پرواز همای و گروه مستان اجرا شد و از اولین اجرا تا کنون بسیار مورد توجه و ستایش و البته نقد قرار گرفته. نوآوری و زیبایی اجرا به همراه صدای کم نظیر پرواز همای و اجرای بی نظیر ارکستر این اثر را ماندگار کرده. این اثر از شعر موسی و شبان نوشته مولانای بزرگ الهام گرفته شده که در دفتر دوم مثنوی معنوی آمده است.در بخش سوم موسی شبان را آزرده و خدا را آشفته کرد. چوپان در فرار و بی قرار از عاقبت کفرش و موسی خوشحال از اجرای حکم پروردگار، ناگاه ندا آمد که موسی ” تو برای وصل کردن آمدی یا برای فصل کردن آمدی ؟؟!!! ” . موسی که حماقتش را فهمیده سر به بیابان مینهد و دنبال شبان میگردد. بالاخره چوپان را می یابد ولی این شبان دیگر شبان پیش نیست. موسی با خوش خیالی مژده میدهد که چوپان خطا از من بوده اما چوپان راه عرفان را پیموده، در جواب موسی استوار میگوید: خدا را میشناسم، خدا را میدانم، خدا را میبینم…..موسی خدا را از تو بهتر میشناسم و تو را نیز …. در پایان چوپان برداشتی از یزدان پاک را نمایان میکند که حقیقی و قابل فهم برای مردم هر زمانیست. نگرشی بزرگ و البته محکم که از زبان چوپان به زیبایی بیان شده. امیدواریم از شنیدن آن لذت ببرید.

Download Persian Traditional Song Moosa Va Shaban ( Part 3 ) By Parvaz Homay (Homay and Mastan) in GandomMusic

اپرای موسی و شبان همای مستان بخش سوم ویدیو video

متن آهنگ اپرای موسی و شبان بخش سوم خدا را می شناسم از شما بهتر:

های چوپان گوش کن پیغام ما را گوش کن
hay choopan goosh kon paygham ma ra goosh kon

شاد باش و جام ها را نوش کن
shad basho jamha ra noosh kon

هیچ ترتیبی و آدابی مجوی
hich tartibio adabi majooy

باش چوپان هر چه میخواهد دل تنگت بگو
bash choopan harche mikhahad dele tangat begoo

نه از افسانه می ترسم نه از شیطان
na az afsane mitarsam na az shaitan

نه از کفر و نه از ایمان
na az kofro na az iman

نه از آتش نه از حرمان
na az atash na az heramn

نه از فردا نه از مردن
na az farda na az mordan

نه از پیمانه می خوردن
na az paymane may khordan

خدا را می شناسم از شما بهتر
khoda ra mishenasam az shoma behtar

شما را از خدا بهتر
shoma ra az khoda behtar

خدا از هرچه پنداری جدا باشد
khoda az harche pendari joda bashad

خدا هرگز نمی خواهد خدا باشد
khoda hargez nemikhahad khoda bashad

نمی خواهد خدا بازیچه ی دست شما باشد
nemikhahad khoda bazicheye daste shoma bashad

که او هرگز نمی خواهد چنین آیینه ای وحشت نما باشد
ke ou hargez nemikhahad chonin aeinei vahshatnoma bashad

هراس از وی ندارم من
haras az vay nadaram man

هراسی را از این اندیشه ها در پی ندارم من
harasi ra az in andisheha dar pay nadaram man

خدایا بیم از آن دارم
khodaya bim az an daram

مبادا رهگذاری را بیازارم
mabada rahgozari ra biazaram

نه جنگی با کسی دارم نه کس با من
na jangi ba kasi daram na kas ba man

بگو موسی پریشان تر تویی یا من
begoo moosa parishantar toei ya man

 

شعر اصلی از مثنوی معنوی بخش سوم:

عاقبت دریافت او را و بدید
گفت مژده ده که دستوری رسید
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو
کفر تو دینست و دینت نور جان
آمنی وز تو جهانی در امان
ای معاف یفعل الله ما یشا
بی‌محابا رو زبان را بر گشا
گفت ای موسی از آن بگذشته‌ام
من کنون در خون دل آغشته‌ام
من ز سدرهٔ منتهی بگذشته‌ام
صد هزاران ساله زان سو رفته‌ام
تازیانه بر زدی اسپم بگشت
گنبدی کرد و ز گردون بر گذشت
محرم ناسوت ما لاهوت باد
آفرین بر دست و بر بازوت باد
حال من اکنون برون از گفتنست
اینچ می‌گویم نه احوال منست
نقش می‌بینی که در آیینه‌ایست
نقش تست آن نقش آن آیینه نیست
دم که مرد نایی اندر نای کرد
درخور نایست نه درخورد مرد
هان و هان گر حمد گویی گر سپاس
همچو نافرجام آن چوپان شناس
حمد تو نسبت بدان گر بهترست
لیک آن نسبت بحق هم ابترست
چند گویی چون غطا برداشتند
کین نبودست آنک می‌پنداشتند
این قبول ذکر تو از رحمتست
چون نماز مستحاضه رخصتست
با نماز او بیالودست خون
ذکر تو آلودهٔ تشبیه و چون
خون پلیدست و به آبی می‌رود
لیک باطن را نجاستها بود
کان بغیر آب لطف کردگار
کم نگردد از درون مرد کار
در سجودت کاش رو گردانیی
معنی سبحان ربی دانیی
کای سجودم چون وجودم ناسزا
مر بدی را تو نکویی ده جزا
این زمین از حلم حق دارد اثر
تا نجاست برد و گلها داد بر
تا بپوشد او پلیدیهای ما
در عوض بر روید از وی غنچه‌ها
پس چو کافر دید کو در داد و جود
کمتر و بی‌مایه‌تر از خاک بود
از وجود او گل و میوه نرست
جز فساد جمله پاکیها نجست
گفت واپس رفته‌ام من در ذهاب
حسر تا یا لیتنی کنت تراب
کاش از خاکی سفر نگزیدمی
همچو خاکی دانه‌ای می‌چیدمی
چون سفر کردم مرا راه آزمود
زین سفر کردن ره‌آوردم چه بود
زان همه میلش سوی خاکست کو
در سفر سودی نبیند پیش رو
روی واپس کردنش آن حرص و آز
روی در ره کردنش صدق و نیاز
هر گیا را کش بود میل علا
در مزیدست و حیات و در نما
چونک گردانید سر سوی زمین
در کمی و خشکی و نقص و غبین
میل روحت چون سوی بالا بود
در تزاید مرجعت آنجا بود
ور نگوساری سرت سوی زمین
آفلی حق لا یحب الافلین


One comment

بسیار عالی بود, جلوه ای تمام نما از رابطه بندگی انسان وخدا را بدون هیچ تکلفی به رخ کشید.

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

(ضروری)
(ضروری)

لیست هنرمندان

اهنگ غمگین اهنگ شاد

آهنگ های منتخب