دانلود آهنگ آواز دزد پیر از پرواز همای
اینستاگرام پرواز همای : parvazhomay@
تلگرام پرواز همای: t.me/parvazhomay
متن آهنگ:
دزد پیری را به دام انداختند
♫
دست و پا بستند و حد بنواختند
♫
گفت قاضی : این خطا کاری چه بود ؟
♫
گفت دزد : هان گر گویم به پا خیزد ز دامان تو دود
♫
گفت هان بدگوی کار خویشتن
♫
گفت : هستم همچو قاضی راهزن
♫
گفت، آن زرها که بردستی کجاست
♫
گفت، در همیان تلبیس شماست
♫
گفت، آن لعل بدخشانی چه شد
♫
گفت، میدانیم و میدانی چه شد
♫
گفت، پیش کیست آن روشن نگین
♫
گفت، بیرون آر دست از آستین
♫
دزدی پنهان و پیدا، کار تست
♫
مال دزدی، جمله در انبار تست
♫
تو قلم بر حکم داور میبری
♫
من ز دیوار و تو از در میبری
♫
حد بگردن داری و حد میزنی
♫
گر یکی باید زدن، صد میزنی
♫
میزنم گر من ره خلق، ای رفیق
♫
در ره شرعی تو قطاع الطریق
♫
میبرم من جامهٔ درویش عور
♫
تو ربا و رشوه میگیری بزور
♫
دست من بستی برای یک گلیم
♫
خود گرفتی خانه از دست یتیم
♫
من ربودم موزه و طشت و نمد
♫
تو سیهدل مدرک و حکم و سند
♫
دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
♫
دزد عارف، دفتر تحقیق برد
♫
دیدههای عقل، گر بینا شوند
♫
خود فروشان زودتر رسوا شوند
♫
دزد زر بستند و دزد دین رهید
♫
شحنه ما را دید و قاضی را ندید
♫
من براه خود ندیدم چاه را
♫
تو بدیدی، کج نکردی راه را
♫
میزدی خود، پشت پا بر راستی
♫
راستی از دیگران میخواستی
♫
دیگر ای گندم نمای جو فروش
♫
با ردای عجب، عیب خود مپوش
♫
چیرهدستان میربایند آنچه هست
♫
میبرند آنگه ز دزد کاه، دست
♫
در دل ما حرص، آلایش فزود
♫
نیت پاکان چرا آلوده بود
♫
دزد اگر شب، گرم یغما کردنست
♫
دزدی حکام، روز روشن است
♫
حاجت ار ما را ز راه راست برد
♫
دیو، قاضی را بهرجا خواست برد
♫
نظرات
لیست هنرمندان
- سون باند
- آرمین زارعی
- آرون افشار
- آصف آریا
- احسان خواجه امیری
- احسان دریادل
- احمد سلو
- اشوان
- افشین آذری
- امو بند
- امیر خوشنگار
- امیر رشوند
- امیر عظیمی
- امیرعباس گلاب
- امین بانی
- امین پرور
- امین رستمی
- ایرج بسطامی
- ایهام
- ایوان بند
- بابک جهانبخش
- بابک مافی
- بردیا
- بنیامین بهادری
- بهنام بانی
- بهنام خدری
- پازل بند
- پدرام پالیز
- پرواز همای
- پوریا سپهر
- پویا بیاتی
- حامد برادران
- حامد همایون
- حامیم
- حجت اشرف زاده
- حسین توکلی
- حسین صفری
- حسین منتظری
- حمید حسام
- حمید صفت
- حمید عسکری
- حمید هیراد
- دانوش
- دانیال هندیانی
- راغب
- رامان روا
- رامین بی باک
- رستاک
- رضا بهرام
- رضا شیری
- رضا صادقی
- رضا طاهر
- رضا مریدی
- رضا ملک زاده
- رضا یزدانی
- روزبه بمانی
- روزبه نعمت الهی
- زانکو
- زانیار خسروی
- سالار عقیلی
- سامان جلیلی
- سعید شریعت
- سهراب پاکزاد
- سهیل مهرزادگان
- سیامک عباسی
- سیروان خسروی
- سینا پارسیان
- سینا درخشنده
- سینا سرلک
- سینا شعبانخانی
- شایا شروان
- شایان اشراقی
- شهاب مظفری
- شهرام شکوهی
- عرفان طهماسبی
- علی اصحابی
- علی زند وکیلی
- علی صدیقی
- علی عباسی
- علی عبدالمالکی
- علی لهراسبی
- علی منتظری
- علی یاسینی
- علیرضا افتخاری
- علیرضا پوراستاد
- علیرضا روزگار
- علیرضا طلیسچی
- علیرضا عصار
- علیرضا قربانی
- عمیان
- فرزاد فرخ
- فرزاد فرزین
- فریدون آسرایی
- کامران مولایی
- کسری زاهدی
- گرشا رضایی
- مازیار فلاحی
- ماکان بند
- مجید خراطها
- مجید رضوی
- محسن ابراهیم زاده
- محسن چاوشی
- محسن لرستانی
- محمد اصفهانی
- محمد رضا شجریان
- محمد علیزاده
- محمد لطفی
- محمد معتمدی
- محمد نوری
- مرتضی اشرفی
- مسعود صادقلو
- مسیح و آرش ای پی
- معین زد
- مهدی احمدوند
- مهدی جهانی
- مهدی یراحی
- مهدی یغمایی
- مهراج
- مهراد جم
- مهیار
- میثاق راد
- میثم ابراهیمی
- ناصر پورکرم
- ناصر زینعلی
- ناصر عبداللهی
- نوان
- همایون شجریان
- هوروش بند
- یوسف زمانی
- یونا
آنچنان از این خواننده تعریف میکنید که انگار ایشون شاعر این مثتوی هست. بد نیست بدانید که ایشون در نهایت کم سوادی بیت شروع مثنوی (پروین اعتصامی) را بسیار بی معنی و غلط تغییر داده. اول اینکه (پیر) در ادبیات فارسی مقامی در حد مراد دارد. پیـر، واژهای که در دو مفهوم کلی به کار رفته است: ۱. سالخورده و کهنسال؛ ۲. راهنما، مراد و قطب.
پیر در معنای سالمند به عنوان صفت برای مرد و زن و به صورت پیشوند استفاده میشود، و هرگاه به صورت اسم و تنها به کار رود، به معنای پیرمرد است. برای معادل واژۀ پیر به معنای راهنما و قطب و مراد در حوزۀ ادب فارسی، افزون بر واژههای پیر و شیخ، بهکاربردن واژۀ بابا نیز بسیار پربسامد است. همچنین در بسیاری از زبانها و گویشهای فارسی از واژۀ پیر در معنای پدر استفاده میشود. همچنین در میان شماری از اقوام و مردم این سرزمین واژۀ پیر را در مفهوم بزرگ و امامزاده و نیز مکان مقدس و زیارتگاه نیز به کار میبرند.و قص علیهذا ..
دوما :«نواختن»،به معنی نوازش کردن، برای دلجوئی به سر کسی دست کشیدن، و مهربانی کردن آمده.
«حد» یعنی شلاق را نمی نوازند بلکه میزنند.آنچه را که می نوازند؛ اگر منظور ضعیف و مظلوم و مورد لطف قرار نگرفته باشد. مراقب باشید با آبروی بزرگان ادب این سرزمین بدلیل کم سوادی و کوته نظری بازی نکنید. اما شروع مثنوی (دزد و قاضی) در دیوان پروین اعتصامی:
برد دزدی را سوی قاضی عسس
خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود
دزد گفت از مردم آزاری چه سود … الی آخر
راستی اگر بنا به گفته شاعر!!دزد را گرفته و بسته و حد هم زده اند، قاضی دیگه چه صیغه ای است؟اصلا در بیت دوم قاضی از کجا پیدایش شد؟